تاریخ زایمان
سلام نفسم,پسر گلم
خیلی خوشحالم!!
میدونی چرا؟؟چون بالاخره تاریخ به دنیا اومدن شما مشخص شد و دیگه چیزی نمونده,فقط 15 روزه دیگه!
اصلا باورم نمیشه که کمتر از 3 هفته دیگه میای تو بغل مامان عشقم.
هفته پیش که رفتم پیش خانم دکتر تا منو دید گفت ورم کردیا؟؟!!
جواب سونو رو هم که نشونش دادم گفت یکم وزنت نسبت به هفته36 زیاده.اخه وزن شما 2770 گرم بود تو 36 هفته . طبق چیزی که تو سایتهای اینترنتی مینویسه وزن نرمال جنین تو 2 36 هفته 2700 گرم هست و شما فقط 70 گرم بیشتری.الهی قربون پسر یه کم تپلم بشم ممممممن.
به خاطر وزن یه کم زیاد شما و ورم صورت و دماغ مامان که حسابی کوفته شدهخان دکتر برامون یه ازمایش قند نوشتن که شکر خدا اونم جوابش خوب بود و قند مامان بالا نبود.
دیروز هم باز منو بابایی رفیتم مطب خانم دکترو خودش سونوگرافی کرد و و مامان رو معاینه کرد گفت چون هم لگنت کوچیکه و نینی یه کم درشته برات نامه مینویسم که سزارین بشی.منو میگی,قند تو دلم اب شد و خوشحال شدم چون از زایمان طبیعی وحشت دارمو میترسم.
تاریخ زایمان رو هم برای 4/11/93 زد که دقیقا میشه اخرین روز هفته 39 که ان شا.. تا اون موقع شما تو دل مامان بمونی و نخوای که زودتر به دنیا بیای عشق مامان!باشه؟؟؟
اوضاع جسمی مامان تو این روزهای اخر:
اوضاع مامان تو این روزا اصلا خوب نیست.تا الان 14 کیلو وزن اضافه کردم و نشستن و پاشدن از زمین برام خیلی سخت شده و زانو درد گرفتم. شبها هم وقتی میخوام پهلو به پهلو بشم کلی طول میکشه و حسابی اذیت میشم و کلا خوابم میپره.شما هم که دیگه ماشالا بزرگتر شدی و به شکم مامان حسابی فشار میاری.الهی بمیرم برات که جات رفته رفته داره تنگ تر میشه و اذیت میشد ولی یکم دیگه تحمل کنی دیگه چیزی نمونده.
عشقم برای مامان حسابی دعا کن چون خیلی استرس دارم و میترسم و همش به روز زایمان و اتاق عمل و بعد اون و ....فکر میکنم و حسابی استرس میگیرم.خدای بزگ و همربون خودش کمکمون کنه و پشت و پناه همه مامانا و نینی های تو دلشون باشه.به سلامت از بیمارستان بیایم بیرون .امین.