چطورشد که اینطور شد...
سلام نخودله مامان
امروز خاله مهتاب به من زنگ زد و گفت که برو تو ادرس http://www.niniepari.niniweblog.com/ یه چیز خوب دیدم اونجا ,جالب بود تو هم برو ببین.
منم که همیشه جلوی اینترنتم ,لبتاب جلوم بود و همون لحظه رفتم تو ادرسو دیدم خاله مهتاب برات وبلاگ درست کرده و نوشته که بیصبرانه منتظر اومدن شماستو...
منم کلی ذوق کردمو ازش تشکر کردم و اینطوری شد که قرار شد از این به بعد منم تمام لحظات شیرینی که شما برای من و بابایی به وجود میاری رو بنویسم تا بعدها خودت بخونی و بدونی که چقدر دوست داریم برامون عزیزی.
عزیزم خاله مهتاب یه دختر نازو شیرین و البته شیطون داره که اسمشم شایلینه و من عاشقانه دوسش دارم.
اینم عکس شایلین جیگر:
الهی بمیرم برات امروز انقدر جلوی کامپوتر نشستم که فکر میکنم خیلی اذیت شدی و خودتو هی سفت میکنی.ببخشید عشقم که اذیتت کردم!الهی مامان فدای شما بشه.
دیگه میریم که استراحت کنیم دوتایی